loading...
روانشناسی
رز بازدید : 18 شنبه 17 خرداد 1393 نظرات (0)

ما به ندرت تشخیص می دهیم که در واقع افکارمان شکل دهنده نوع ادراک ما از واقعیتها هستند.بنابراین با تغییر افکارمان قادر به تغییر واقعیتها هستیم .ماگرایش داریم به افکار قدیمی مان بچسبیم زیرا نمیدانیم آنها چقدر موجب بدبختی ما می شوند.علت اساسی چسبیدن به افکارمان این است که آنها به ما احساس امنیت می دهند گرچه این امنیتی نادرست برای زندگیمان است.افکار قدیمی مان موجب می شوند تا از اطرافیان و موقعیتهایمان پیش تصوری اشتباه داشته باشیم.افکاری که زندانیشان هستیم توسط والدین و معلمان و دوستان دیگر که در زندگی ما نقش مهمی دارند به ما انتقال داده میشوند.اما حقیقت این است که ما قادریم خودمان را از گذشته  و از هر فکری که ما را ناراحت میکند رهاکنیم .وقتی افکارتان موجب ناخشنودیتان می شوند آنها راتغییردهید.شایدمجبور شوید دائما برای تغییرافکارتلاش کنید وآنها را به چالش بکشید تا مطمئن شوید دیگر در اسارت آنها نیستید.انتخاب همیشه با شماست.شماهرلحظه در مسیر انتخاب قرار دارید.از امروز تصمیم بگیرید افکاری را که موجب ناخشنودیتان می شود تغییر دهید.

رز بازدید : 14 جمعه 16 خرداد 1393 نظرات (0)

هر رابطه ای مانند هر شخصی منحصر به فرد است و الگوها نیازها وخاطرات خاص خودش را دارد و در واقع می توان گفت هر رابطه ای دارای شخصیت خاصی است.از آنجا که هر رابطه ای ویژه است نیازهای ویژه ای را هم می طلبد.بعضی از روابط به گفتگوی بیشتری نیاز دارد  وبعضی دیگر به احساس امنیت محتاج است .اما ویژگی مشترک در تمام روابط صمیمیت و نزدیکی بین همسران است زیرا مانند ریسمانی است میزان استحکام و عمق رابطه ونیز قدرت آنرا تعیین می کند.بنابراین اگر می خواهید به همسر خود نزدیکتر شوید توصیه های زیر را بکارببرید.                  

*برای خود و همسرتان رسمی ابداع کنید

منظور از رسم کار و یا فعالیتی است  که مرتبا در برنامه شما قرار داشته باشد.اینکار می تواند رفتن به یک رستوران مشخص ویا رفتن به سینما در اول هر ماه باشد.اگر این امر را مرتبا انجام دهید تبدیل به سنتی در خانواده می شود که همیشه علاقمندید آنرا ادامه دهید مبه دلیل مشغولیتهای دیگر آنرا کنار نمی گذارید

*زمانی را در آرامش بگذرانید

آرامش داشتن در کنار یکدیگر بسیار حیاتی است.اگر وقتی را برای باهم بودن اختصاص ندهید حتی اگر هر دو شما از این وضعیت راضی باشید نتیجه این خواهد بود که صمیمیت و نزدیکی شما وهمسرتان  از یک میزان مشخص فراتر نخواهد رفت.

*چیز تازه ای را با هم بیاموزید

یادگرفتن کاری جدید در کنار یکدیگر تا زمانی که از انجام آن لذت ببرید روش فوق العاده ای است تا بتوانید به همسر خود نزدیک شوید .با اینکار تجربیاتتان را با هم در میان میگذارید و اینکار بهانه خوبی است تا بطور حقیقی در کنار هم باشید .نه اینکه فقط بطور فیزیکی در یک مکان قراربگیرید.

 *بایکدیگرقرارملاقات بگذارید

 زن و شوهرهایی که مدت زیادی از ازدواج آنها میگذرد فراموش میکنند که آنها نیز نیاز دارند ملاقاتهای هیجان انگیزی در بیرون از منزل با یکدیگر داشته باشند.با این روش شما تمام وقت و توجه خودرابه همسرتان اختصاص می دهید .این شیوه مخصوصا به کسانی که با همسرخود اختلاف دارند کمک میکند تا رابطه خود را بهبود بخشند.

 *کارمخصوصی برای همسرتان انجام دهید

 همسرتان را با انجام کاری ویژه برای او غافلگیرکنید.اگر به نقاشی علاقه دارید و در آن مهارت دارید میتوانیدتابلویی فقط برای او بکشیدویا اگر آشپزخوبی هستید غذا ویاشیرینی موردعلاقه او را تهیه کنید.با اینکارشماوقت وعلاقه خود را برای کاری صرف کردید تا به همسرتان نشان دهید دوستش دارید و برایتان فردمهمی است.

 

 

 

 

 

 

رز بازدید : 32 جمعه 16 خرداد 1393 نظرات (0)



ژان پیاژه (آوانگاری فرانسوی: [ʒɑ̃ pjaʒɛ]؛ ۹ اوت ۱۸۸۶ - ۱۶ سپتامبر ۱۹۸۰) روان‌شناس، زیست‌شناس و شناخت‌شناس فرانسوی-زبانِ سوئیسی بود که به خاطر کارهایش در روان‌شناسی رشد و شناخت‌شناسی شهرت یافته‌است.

پیاژه جایگاه ویژه‌ای برای آموزش کودکان قایل بود. او در سال ۱۹۳۴ در کسوت رئیس دفتر بین‌المللی آموزش سازمان ملل متحد اعلام کرد: تنها آموزش است که می‌تواند جوامع ما را در مقابل فروپاشی تدریجی یا خشونت‌بار حفظ کند.

پیاژه در سال ۱۹۵۵، مرکز بین‌المللی شناخت‌شناسیِ ژنتیک را راه‌اندازی کرد و از همان سال تا پایان عمر ریاست آن را بر عهده داشت. به بیان ارنست فون گلاسرزفلد، پیاژه پیش‌گام گران‌قدر نظریهٔ ساخت و ساز گرایانهٔ معرفت است.
از کارهای اولیهٔ خود در زمینهٔ زیست‌شناسی، پیاژه به این باور رسید، که اعمال زیست‌شناسانه عبارتند از گام‌هایی که در مسیر سازش‌یابی با محیط فیزیکی اطراف، و به منظور کمک به سازمان‌یافتگی[پانویس ۱] آن برداشته می‌شود.


پیاژه در تاریخ ۹ اوت ۱۸۹۶ در نوشاتل سوئیس به دنیا آمد و اولین فرزند خانواده بود. مادرش ربکا جکسون و پدرش آرتور پیاژه، استاد دانشگاه در رشتهٔ ادبیات قرون وسطی بود. در ۱۱ سالگی، وقتی دانش‌آموز مدرسهٔ لاتینِ نوشاتل بود، مقالهٔ کوتاهی در مورد یک گنجشگ آلبینو نوشت و همین مقاله مقدمه‌ای شد برای یک زندگی سراسر علمی همراه با تألیف بیش از شصت کتاب و چند صد مقاله. در دوران نوجوانی علاقهٔ پیاژه به جانورشناسی بیشتر شد و مقالاتی در مورد نرم‌تنان نوشت.

پس از اتمام دوران دبیرستان او مشغول به تحصیل در رشتهٔ علوم طبیعی در دانشگاه نوشاتل شد و از همان دانشگاه دکتری گرفت. در طول این مدت پیاژه دو مقالهٔ فلسفی نوشت که خودش از آن‌ها با عنوان کارهای نوجوانی یاد می‌کند.

پیاژه بعد از نیم‌فصلی که در دانشگاه زوریخ به مطالعهٔ روانکاوی پرداخت، سوئیس را به مقصد پاریس ترک کرد. در پاریس بود که او نظریهٔ مراحل رشد شناختی خود را مطرح کرد. در سال ۱۹۲۱ پیاژه به سوئیس بازگشت و به عنوان رئیس انستیتو روسو در ژنو مشغول به کار شد.

در سال ۱۹۲۳ پیاژه و ولنتاین چاتنی با هم ازدواج کردند و حاصل این ازدواج سه فرزند بود. در سال ۱۹۲۹ پیاژه ریاست دفتر بین‌المللی آموزش را قبول کرد و تا سال ۱۹۶۷ در همین سمت باقی‌ماند.

در نهایت پیاژه در سپتامبر سال ۱۹۸۰ در ژنو درگذشت.

رز بازدید : 34 جمعه 16 خرداد 1393 نظرات (0)

توصیف عقده ادیپ و فینیکس توسط ژان اگوست دومینیک اَنگر (حدود سال 1805)

عقده اُدیپ (به انگلیسی: Oedipus complex) در نظریات روان‌شناسی فروید به تمایل جنسی پسر به مادر - که همراه با حس رقابت با پدر است - گفته می‌شود. این اصطلاح توسط فروید در کتاب تفسیر خواب‌ها (سال ۱۸۹۹ میلادی) ابداع شد. انتخاب این اصطلاح بر مبنای سرگذشت شخصیت اسطوره‌ای ادیپ بود که براساس آنچه در تقدیر او و پدرش پیش بینی شده بود، پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد. معادل زنانه عقده ادیپ عقده الکترا است. فروید معتقد بود که این مرحله عقده ادیپ در رشد کودکان بین ۳ تا ۵ سال چیزی طبیعی است و پایان آن زمانی است که کودک هویتش را با والد از جنس خودش شناسایی کرده و امیال جنسی اش را سرکوب می‌کند؛ این فرایند در نظریه فروید باعث تشکیل فراخود (به انگلیسی: super-ego) می‌شود.

 

رز بازدید : 26 چهارشنبه 14 خرداد 1393 نظرات (1)

زیگیموند شلومو فروید (به آلمانی Sigmund Freud) Sigmund Freud (تلفظ آلمانی: [ˈzi:kmʊnt ˈfʁɔʏ̯t] (زادهٔ ۶ مه ۱۸۵۶ - درگذشتهٔ ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹) عصب‌شناس اتریشی که پدر علم روانکاوی شناخته می‌شود. فروید در سال ۱۸۸۱ از دانشگاه وین پذیرش گرفت و سپس در زمینه‌های اختلالات مغزی و گفتاردرمانی و کالبدشناسی اعصاب میکروسکوپی در بیمارستان عمومی وین به تحقیق پرداخت. او به عنوان استاد دانشگاه در رشته نوروپاتولوژی در سال ۱۸۸۵ منصوب و در سال ۱۹۰۲ به عنوان پروفسور شناخته شد. در ایجاد روانکاوی و روش‌های بالینی برای روبرو شدن با علم آسیب شناسی روانی از طریق گفتگو بین بیمار و روانکاو فروید تکنیک‌هایی را مثل استفاده از تداعی آزاد(به روشی گفته می‌شود که در آن بیمار هرآن چه را به ذهنش خطور می‌کند، بیان می‌نماید) و همچنین کشف انتقال (فرایندی که در آن بیمار و روانشناس خاطرات کوکی خود را با هم درمیان می‌گذارند) و همچنین فرایند تحلیلی روانشناسی را ارائه کرد. بازتعریف فروید از تمایلات جنسی که شامل اشکال نوزادی هم می‌شد به او اجازه داد که عقده ادیپ (احساسات محبت آمیز بچه نسبت به والدین جنس مخالف خود) را به عنوان اصل مرکزی نظریّه روانکاوی درآورد. تجزیه و تحلیل او از خود و رویاهای بیمارانش به عنوان یک آرزوی تحقق یافته او را به یک مدل برای تجزیه و تحلیل علائم بالینی و سازکار سرکوب رسانید و همچنین برای بسط نظریه خود مبنی بر اینکه ناخودآگاه یک مرکز برای ایجاد اختلال در خودآگاه است از آن استفاده کرد. فروید وجود زیست‌مایه (لیبیدو) را قطعی می‌دانست (به نظر او لیبیدو انرژی روانی -جنسی است. منبع آن اروس یعنی مجموع غرایز زندگی است. لیبیدو با مرگ میجنگد و می‌کوشد انسان را در هر زمینه به پیروزی برساند. این نیرو را شهوت نیز می‌نامند. زیست‌مایه بیش از هر چیز معنای جنسی دارد

رز بازدید : 43 چهارشنبه 14 خرداد 1393 نظرات (1)


           

زيگموند فرويد يکي از معروف‌ترين افراد در تاريخ روان‌شناسي است. با وجود که بسياري از ايده‌ها و نظريه‌هاي او مورد قبول اکثريت روان‌شناسان امروزي نيست، امّا نقش عمده او در توسعه روان‌شناسي انکارناپذير است. در زير، ده واقعيت جالب و روشنگر درباره زندگي او آورده شده است:

 1- زيگموند فرويد بزرگ‌ترين فرزند در بين هشت فرزند خانواده بود
 فرويد در 6 مِي 1856 به دنيا آمد. پدرش ژوزف 41 ساله بود و به تجارت پارچه پشمي مي‌پرداخت. او در آن زمان دو فرزند از ازدواج قبليش داشت. مادر فرويد، آماليا نام داشت و بيست سال کوچک‌تر از شوهرش بود. ورشکستگي تجاري پدر فرويد باعث شد که خانواده آن‌ها از فرايبورگ به وين نقل مکان کنند.
 فرويد هفت خواهر و برادر تني داشت. او غالباً خود را به عنوان عزيز دردانه مادرش توصيف کرده است. خود فرويد گفته که «من دريافته‌ام که کساني که مي‌دانند مادرشان آن‌ها را به خواهر و برادرهايشان ترجيح مي‌دهد، آدم‌هايي مي‌شوند با اتکاء به نفس فوق‌العاده و خوش‌بيني راسخ و تزلزل ناپذير که همين خصوصيات غالباً باعث موفقيت آن‌ها مي‌گردد.»

 2- زيگموند فرويد بنيان‌گذار روانکاوي بود
 معمولاً اين گونه نيست که ايجاد يک مکتب فکري را بتوان به تنها يک فرد نسبت داد. امّا در مورد فرويد، نظريه‌هاي او به عنوان پايه‌هاي يک مکتب روان‌شناسي قرار گرفته است که به سرعت در خلال سال‌هاي اوليه دانش ذهن و رفتار، به عنوان نيروي غالب درآمد. انتشار کتاب «تعبير خواب» او در سال 1899، مقدمات اوليه براي ايده‌ها و نظريه‌هايي را بنا نهاد که باعث شکل‌گيري روانکاوي شد. در سال 1902، فرويد در خانه‌اش در وين، ميزبان يک سري جلسات بحث هفتگي بود. اين جلسات غيررسمي نهايتاً تبديل به انجمن روانکاوي وين گرديد.

 3- فرويد در ابتدا طرفدار مصرف کوکائين بود
 پيش از آن که تأثيرات آسيب‌رسان و مضر کوکائين شناخته شود، اين ماده مخدّر به عنوان مسکّن و سرخوشي‌آور مورد مصرف قرار مي‌گرفت. حتي در محصولاتي نظير نوشابه‌هاي گازدار و قرص‌هاي گلودرد به کار مي‌رفت. فرويد به تأثيرات بالقوه ضدافسردگي کوکائين علاقه‌مند شد و خود در ابتدا به منظورهاي مختلف طرفدار مصرف آن بود. پس از شناخته شدن تأثيرات مضر و جنبه‌هاي اعتيادي کوکائين، شهرت پزشکي فرويد تا حدودي خدشه‌دار گرديد.

4- زيگموند فرويد پايه‌گذار «گفتگو درماني» بود با وجودي که بسياري از نظريه‌هاي فرويد مورد انتقاد يا عدم پذيرش روان درمانگران امروزي قرار گرفته است، امّا بسياري از آن‌ها هنوز از روش‌هاي روانکاوي فرويد تا حدّي استفاده مي‌کنند. گفتگو درماني به صورت بخش مهمي از بسياري تکنيک‌هاي مختلف روان‌درماني در آمده است. با استفاده از گفتگو درماني، روان درمانگر در جستجوي الگوها يا رويدادهاي مهمي که ممکن است نقشي در مشکلات فعلي بيمار داشته باشند، برمي‌آيد. روانکاوان عقيده دارند که رويدادهاي دوران بچگي و احساسات، افکار و انگيزه‌هاي ناهشيار (ناخودآگاه) در بيماري‌هاي ذهني و رفتارهاي ناسازگارانه نقش دارند.

 5- آنا، دختر فرويد، نيز روان‌شناس معروف و تاثيرگذاري بود
 آنا فرويد فعاليت حرفه‌اي خود را تحت تأثير نظريه‌هاي پدرش آغاز کرد. امّا در سايه پدرش باقي نماند و نقش مهمي از خود در روان‌شناسي باقي گذاشت. او روانکاوي کودکان را بنيان گذاشت و سازوکارهاي دفاعي «خود» (ego) را تلخيص و دسته‌بندي کرد. (1936)

6- فرويد براي آن که با زن مورد علاقه‌اش ازدواج کند پزشک شد هنگامي که فرويد 26 سال داشت، عاشق دختري 21 ساله به نام مارتا برنيز شد. او در آن زمان دانشجوي فقيري بود که هنوز با پدر و مادرش زندگي مي‌کرد و درآمدي که از يک کار آزمايشگاهي داشت، تکافوي مخارج خانواده‌اش را نمي‌کرد.

 شش ماه پس از آن که آن دو با هم ملاقات کردند، فرويد کار آزمايشگاهي را رها کرد و به حرفه پزشکي روي آورد. او سه سال در بيمارستان عمومي وين آموزش ديد و در اين دوران، به سختي مي‌توانست نامزدش را که اکنون به آلمان نقل مکان کرده بود ببيند. پس از چهار سال انتظار، فرويد و مارتا در 14 سپتامبر 1886 ازدواج کردند. آن‌ها صاحب شش فرزند شدند.

 7- اين گفته مشهور منتسب به فرويد که «گاهي اوقات سيگار، فقط سيگار است» احتمالاً از او نيست با وجودي که اين گفته بسيار از قول فرويد نقل گرديده و معروف گشته است، امّا شاهدي وجود ندارد که از او باشد. فرويد در تمام دوران زندگيش سيگار برگ مي‌کشيد، گاهي تا بيست سيگار برگ در روز. آنطور که معروف گشته، روزي فردي از فرويد مي‌پرسد سيگار برگي که غالباً در دست اوست نماد چيست؟ و فرويد پاسخ مي‌دهد: گاهي اوقات سيگار، فقط سيگار است. اين پاسخ بدين صورت تعبير گشته که حتي اين روانکاو معروف نيز عقيده داشته است که هر چيز داراي معني نمادين و نهفته نيست. در واقع، اين گفته به احتمال زياد از سوي يک روزنامه‌نگار ابداع گشته و بعدها به اشتباه به صورت نقل قولي از فرويد معروف شده است.

 8- زيگموند فرويد در طول عمرش فقط يکبار به آمريکا رفت
 در سال 1909، استنلي هال، روان‌شناس آمريکايي، از فرويد براي ايراد سخنراني درباره روانکاوي در دانشگاه کلارک دعوت به عمل آورد. با وجودي که او ابتدا از پذيرش اين دعوت سرباز زد امّا سرانجام با اصرار هال آن را پذيرفت. فرويد با همکارانش کارل يونگ و ساندور فرنزي به آمريکا سفر کرد.
 پس از ملاقات با بريل و ارنست جونز، چند روز را به گشت و گذار در نيويورک پرداختند و سپس فرويد پنج سخنراني درباره تاريخچه و پيشرفت روانکاوي در دانشگاه کلارک ايراد کرد. فرويد سخنرانيش در دانشگاه کلارک را چنين توصيف کرده است: «هنگامي که پشت ميکروفون قرار گرفتم، انگار يکي از روياهايم به واقعيت پيوسته بود. روانکاوي ديگر محصول توهّم و تخيل نبود، بخش باارزشي از واقعيت شده بود.»

9- زيگموند فرويد توسط نازي‌ها مجبور به ترک وين شد کتاب‌هاي او به همراه کتاب‌هاي متفکران معروف ديگر سوزانده شد. فرويد درباره اين اتفاق به يکي از دوستانش گفته است «چه پيشرفت بزرگي کرده‌ايم. اگر من در قرون وسطي بودم خودم را مي‌سوزاندند و حالا به سوزاندن کتاب‌هايم قانع هستند.» فرويد و دخترش آنا هر دو توسط گشتاپو مورد بازجويي قرار گرفتند تا آن که يکي از دوستان فرويد به نام ماري بوناپارت توانست آن‌ها را به انگلستان فراري دهد. بوناپارت همچنين سعي کرد که چهار خواهر کوچک‌تر فرويد را نجات دهد امّا موفق به اين کار نشد. آن چهار زن همگي بعداً در اردوگاه‌هاي کار اجباري نازي‌ها درگذشتند.

 10- زيگموند فرويد براي درمان سرطان دهانش بيش از 30 بار تحت عمل جراحي قرار گرفت
 فرويد در تمام دوران زندگيش سيگار برگ مي‌کشيد. در سال 1939، پس از آن که مشخص شد سرطان او ديگر غيرقابل عمل است، از پزشکش خواست که به او در اقدام به خودکشي کمک کند.
 پزشک سه بار جداگانه به او مرفين تزريق کرد و فرويد در 23 سپتامبر 1939 درگذشت.

تعداد صفحات : 8

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 76
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 46
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 65
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 101
  • بازدید ماه : 87
  • بازدید سال : 632
  • بازدید کلی : 15,481