loading...
روانشناسی
رز بازدید : 14 شنبه 05 مهر 1393 نظرات (0)

راه‌ های تشخیص «آلزایمر»

 

 دکتر معصومه صالحی رییس انجمن آلزایمر گفت: آلزایمر بیماری سالمندی است و از سن 65 سالگی زودتر آغاز می‌شود، چنانچه فرد از سن 60 – 50 سال به بالا همانطور که جسم خود را چک می‌کند، مغز را هم معاینه کند و هر یک سال زودتر تشخیص آلزایمر بدهند، درمان زودتر اتفاق افتاده و پنج سال معلولیت بیماری به تعویق می‌افتد.

دکتر صالحی در ادامه افزود: چنانچه شخص 4 یا 5 علامت زیر را داشته باشد، باید به پزشک مراجعه کند.

1-اختلال حافظه که فعالیتهای روزانه را دچار اشکار می‌کند.

2-مشکلات در انجام کارهای عادی مثلا فراموش می‌کند، غذا بپزد.

3-ضعف بیان و استفاده از کلمات نامناسب برای صحبت‌ کردن

4-گم کردن زمان مکان مثلا روز و شب

5-کاهش قضاوت (اختلال در تصمیم‌گیری)

6-اختلال تفکر ذهنی (حسابهای مالی – ارقام)

7-جا به جا کردن اجسام مثلا ساعت را روی گاز می‌گذارد.

8-تغییرات در حالت و رفتار (خنده – گریه – عصبانیت)

9-انگیزه را از دست می‌دهند و بی ‌توجه می‌شوند.

10-تغییر شخصیت (منزوی شدن – عصبانی شدن)

وی در پایان توصیه کرد: برای پیشگیری از بیماری آلزایمر استفاده از ذهن مثل یادگیری دو زبان و حل جدول،‌ معاشرت با دیگران، انتخاب زندگی سالم،‌ کنترل کلسترول،‌جلوگیری از چاقی،‌ تغذیه سالم، مصرف امگا 3 و ماهی، ورزش کردن و توجه به فشار و قند و پیشگیری از ضربه سر کمک کننده است.


رز بازدید : 32 شنبه 05 مهر 1393 نظرات (0)

 با بجه ها چطور رفتار کنیم؟

عصبانی شدن و فریاد کشیدن پدر، مادرها در برابر کارهای بچه ها فایده ای ندارد ، جز اینکه این نوع رفتار را به کودکان آموزش می دهد!!! از کوره در رفتن و بد رفتاری کردن، به آنها یاد نخواهد داد، که وقتی خودشان از کوره در رفتند و بد رفتاری کردند، چطور رفتار کنند!

 

چطور پدر، مادر خونسردی باشیم؟

چه جور پدر، مادرهایی، وقتی که بچه کار ناشایست انجام می دهد، خونسردی خود را حفظ می کنند؟ البته پدر مادری که گاه وبیگاه خونسردی خود را از دست ندهند، از تک شاخ هم نادر ترند. به هرحال عصبانی شدن و فریاد کشیدن پدر، مادرها ثمری هم ندارد. پس اگر خونسردی خود را حفظ کنید، برای همه بهتراست .

من به عنوان یک پدر می توانم تعداد دفعاتی که عصبانی شدم را با انگشتان دستم بشمارم البته ، آن دست باید نامحدود انگشت داشته باشد ومن نامحدود زمان برای شمردن آن انگشتان. به هرحال، از یک چیز مطمئنم: این روزها من جزء پدرهای آرام هستم. هنوزم گاه گاهی عصبانی می شوم (من هم آدم هستم)، اما نه هر روز و یا هفته ای یک بار.

 

راز من چیست؟ یک عالمه تمرین آگاهانه. من متوجه شدم فریاد زدن و تنبیه کردن فایده ای ندارد.

اجازه بدهید دوباره بگویم: فریاد زدن و تنبیه کردن از روش های غیر موثر والدین است. اگر این روش ها موثر بود، ما پدر مادر های فوق العاده ای بودیم و بچه ها باید بعد از داد وبیدادهای ما عالی رفتار می کردند.

 

اما داد و فریاد موثر نیست، لازم نبود در کلاس های تخصصی پدر، مادر بودن شرکت کنم، تا این ها را یاد بگیرم: من این را در بچه های خودم دیدم. مطمئنا، من هم می توانم فریاد بزنم، و اگر تصور کنند من دست روی آنها بلند می کنم، در هاله ترس فرو می روند. که در این صورت به جای آموزش خوب رفتار کردن، ترسیدن از من را یاد می گیرند. وحتی بدتراز این، به آنها یاد می دهم، به جای حل وفصل مشکلات با گفتگو و رسیدن به راه حلی صلح آمیز، هر وقت عصبانی هستند فریاد بزنند و هر مشکلی را با پرخاشگری حل کنند.

 

به آنها یاد می دهم که همیشه خواسته من از خواسته آنها مهم تر است، و برای دستیابی به خواسته هایم، کارهای وحشتناکی هم انجام می دهم، به هرقیمتی که شده، حتی به قیمت روابطمان.

این ها چیزهایی نیستند که می خواهم به بچه هایم یاد بدهم. می خواهم آنها بدانند روابط ما خیلی مهم تر از این است که بخواهم آنها را مجاب کنم که چطور باید رفتار می کردند.

و بله، درک می کنم که بچه ها باید حد ومرزی داشته باشند – من هم به حد و مرز اعتقاد دارم. آنها متوجه شدند که ، اگر از این حد ومرز پایشان را فراتر بگذارند، اصلا" برایم خوشایند نیست.

و بله، درک می کنم باید نحوه صحیح رفتار کردن را به آنها یاد دهم. اما اصلا" اعتقاد ندارم که فریاد زدن نحوه آموزش رفتار صحیح است. از کوره در رفتن و بد رفتاری کردن، به آنها یاد نخواهد داد، که وقتی خودشان از کوره در رفتند و بد رفتاری کردند، بعد چطور رفتار کنند.

 

چون نمونه های زیادی برای بچه ها مطرح می کنیم – که وقتی اوضاع بر وفق مراد نیست چطور رفتار کنیم – و این نمونه ها خیلی مهمتر از تعیین قوانین برای آنهاست. آنها همیشه درس هایشان را از این نمونه ها می گیرند.

 

خودم را متعهد میکنم که پدری آگاه و آرام باشم، حتی اگر گاهی از تعهدم، تخلف کردم. زمانی که از تعهدم تخطی می کنم، عذر خواهی می کنم و درباره اشتباهم صحبت می کنم. چون این نمونه فرزندان من درباره رفتارهای بعد از بد رفتاری خواهد بود.

وقتی هیچ چیز خوب پیش نمی رود، یک عالم آموزه برای حفظ خونسردی هست:

 
پدر و مادر خونسرد, نحوه برخورد صحیح با بچه ها,رفتار بچه ها

 
آرامش پدرانه و مادرانه خود را حفظ کنید

 
این راجب به شما نیست

ما والدین عادت داریم از رفتار بد بچه ها برنجیم، انگار هر کاری آنها انجام می دهند انتقاد از ما ویا اعتقادات ماست، یک دلخوری شخصی. به همین دلیل خشمگین می شویم. عصبانیت کمکی نمی کند، اما همانطور که ذکر شد ما تصور می کنیم آنها برعلیه ما رفتار می کنند. آنها واقعا" کاری بر علیه ما انجام نمی دهند، آنها بچه هستند و نمی دانند وقتی چیزی می خواهند یا عصبانی هستند چطور رفتار کنند. موضوع سر این است که آنها چه مشکلی راپشت سر می گذارند، وفقط اگر دائم سوال پیچشان نکنیم، می توانیم منصفانه تر با مشکلشان برخورد کنیم و کمکشان کنیم.

 
راهنما باشید نه خود رای

بچه ها باید یاد بگیرند که راهشان را در این دنیا پیدا کنند، چون ما همیشه نیستیم که به آنها بگوییم چطور رفتار کنند. پس بهترین روش آموزش به آنها این نیست که دائم قوانین وضع کنیم و غر بزنیم که چطور رفتار کنند. اگر تمام رفتارشان را برایشان دیکته کنیم، هیچ گاه تصمیم گیری برای زندگی خود را یادنمی گیرند.باید به آنها فرصت داد که خودشان، البته با رعایت حد و مرزهایی، تصمیم گیرنده زندگی خود باشند و در زمان نیاز راهنمایشان باشیم. تصور کنید که آموزگار هستید نه دیکتاتور قبض روح کننده
 
 
نیاز آنها چیست؟

وقتی کارها بر وفق مرادشان نیست، وقتی عصبانی هستند، وقتی ترسیده اند... واقعا " بچه های شما به چه چیزی نیاز دارند؟ فریاد زدن و تهدید کردن های شما کمکی نمی کند خودتان را جای آنها بگذارید (و تصور کنید که بچه هستید ) و از خودتان بپرسید آیا دوست داشتید، وقتی آشفته اید، دیگران سر شما فریاد بزنند؟ واکنش شما چه بود اگر فردی بزرگتر و قدرتمند تر از شما فریاد می زد و تهدیدتان می کرد؟ مطمئنا" دوست نداشتید، و از آن بزرگتر دلخور می شدید. در این لحظات چی چیزی کمک می کند؟ شاید کمی تسلی دادن؟ یا اینکه در آرامش درباره مسئله گفتگو کردن، دنبال راه حل گشتن. یک کم همدلی و همدردی. وبله، اگر واقعا" پای آسیب زدن به خودشان در میان باشد، باید حرفهای جدی زد و اختیارات آنها رامحدود کرد.

 
درنگ کنید

در لحظه ای که عصبانی هستید، بهتراست که از موقعیت دور شوید، نفسی بکشید و آرام شوید. وقتی آرام تر شدید گفتگو کنید و درست فکر کنید. البته که سخت است، زیرا ما پدر، مادر ها عجول هستیم و می خواهیم همه چیز زود سرو سامان بگیرد. اما وقتی عصبانی هستیم بسیار دشوار است که درست تصمیم بگیریم، با آرامش صحبت کنیم و منطقی رفتار کنیم. ضمنا" این درمورد بچه ها هم صدق می کند.
 
 
تامل کنید و شرایط را بازبینی کنید

وقتی در شرایطی هستید که فشار زیادی را تحمل می کنید ، تا هنوز خیلی شدیدتر نشده، نفس عمیق بکشید. درنگ کنید. یک نگاه به خودتان بیاندازید، درمانده اید و عصبی. برای این درماندگی به خودتان رحم کنید. که هم طبیعی است و هم صحیح. بی خیال مشکلات شوید، برای خوتان آرزوی شادی کنید، و یک نفس دیگر بکشید. اگر امکان دارد، دقت کنید بچه های شما هم مثل شما عذاب می کشند، آنها به دلسوزی شما نیاز دارند.

 
متعهد شوید، که به فکر بچه ها باشید

در واقع من به بچه هایم قول دادم که تا جایی که ممکن است، پدری متعهد باشم و از آنها خواستم، ناظر من باشند. هر وقت حین عصبانیت مچم را گرفتند، باید یک دلار برای بستنی خوردن کنار بگذارم و این کمکم کرد، بچه های من تا به حال با صدای بلند با من صحبت نکردند. طفلکی ها – حالا دیگر بستنی نمی خورند.( شوخی کردم ما هنوز بستنی می خوریم).

 
بدانید که عیبی ندارد اگر اشتباه کنید

احتمالا" مشکلاتی هست، اما باید از آنها درس گرفت. ببینید کجای راه را اشتباه رفته اید. زمانی که مشکلی پیش روی شماست، متعهد باشید و این گامی مثبت به سوی پدر و مادری متعهد و دلسوز بودن است. عملکردهای خودتان را مرور کنید، و به جای سر خوردگی، ببینید چطور می توانید بهتر از سابق باشید، و برای اتفاقات بعدی برنامه ریزی کنید.وقتی عصبانی هستید نباید تصمیم بگیرید، برنامه ریزی های زمان آرامش حایز اهمیت است. دوباره زمانی که مشکل پیش آمد، همان برنامه ریزی را بررسی کنید، تا اینکه برنامه ریزی های شما همگام با مهارت های دلسوزانه شما روز به روز بهتر شود.

 

مشکل اینجاست که ما پدر، مادر ها درباره رفتار بچه ها یک سری ایده آل در ذهن داریم. ما تصور می کنیم بچه ما باید ایده آل باشد، اما در واقع آنها ایده آل نیستند، آنها واقعی اند. خطاهایی دارند، همانطور که ما داریم. آنها نیازمند کمک هستند، اشتباه می کنند، عصبانی می شوند، مایوس می شوند. ما هم همینطور. بیاید محاسبه کنیم که وقتی اشتباه می کنیم، آشفتگی های زندگی را چطور سر و سامان می دهیم، با عصبانی شدن ، مایوس شدن این کارها را به بچه ها هم یاد می دهیم.

 

بچه ها را همانطور که هستند، بپذیریم. عاشقانه دوستشان داشته باشیم و به جای فریاد زدن، آنها را در آغوش بگیریم. در بین تمام ابزارهای پدرانه ام، معلمی موثر تر از در آغوش گرفتن پیدا نکردم.

 

رز بازدید : 12 چهارشنبه 02 مهر 1393 نظرات (0)

تست روانشناسی بسیار جالب
 
تصور کنید در بیابان خشک و بی پایانی در حال راه رفتن هستید خسته،گرسنه،تشنه،پس از 5 ساعت پیاده روی......ناگهان ساختمان مجلل و با شکوهی در جلوی شما ظاهر می‌شود.

1.ساختمانی که جلوی شما ظاهر شده است چیست؟

الف-یک قصر    ب- یک موزه    ج-یک هتل    د-یک بنای مذهبی (مسجد-کلیسا-......)

2.شما از چه طریقی وارد ساختمان می‌شوید؟

الف-پنجره    ب- در        ج- بالکن         د- تونل زیر زمینی

 وقتی وارد ساختمان شدید آن را بسیار مجلل و باشکوه می یابید......ناگهان صدای در زدن می‌شنوید...در را باز می‌کنید و کسی را می‌بینید که واقعاً می‌خواستید با او باشید.

 

3. آن شخص کیست؟

به گشتن ادامه می‌دهید...پلکانی را می‌بینید که به طبقه بالا می‌رود.

 4.مارپیچی است یا مستقیم؟

از پلکان بالا می‌رویم تعداد پله ها را می‌شمارید.

 

5.چند پله بود؟(هر عددی از یک تا بی نهایت)

بعد وارد اتاقی می‌شوید..........

 

6.دلتان می‌خواهد این اتاق چقدر بزرگ باشد؟

الف-به اندازه یک آکواریوم

ب-به اندازه یک اتاق معمولی 

ج-به اندازه یک جنگل

 د-به اندازه  اقیانوس آرام

 

7.دلتان می‌خواهد رنگ دیوار اتاق چه باشد؟

الف-قرمز    ب-سیاه و سفید      ج- ارغوانی      د-زرد یا پرتقالی      و-رنگ های رنگین کمان

 

یک میز جلوی شما ظاهر می‌شود...

8.آیا گرد- مربع- مثلث یا بدون شکل خاصی است؟

و ظرفی با 5 میوه روی آن قرار دارد: گیلاس- سیب- کیوی- طالبی-هندوانه

 

9.یک میوه را انتخاب کنید.......

میوه ای که انتخاب کرده اید شما را به یاد این شخص می‌اندازد...

10.نام او را بنویسید.

 

11.شما میوه را برمی‌دارید و.........

الف-بلافاصله آن را می‌خورید.

ب- قسمت کرم خورده را می‌ برید و قسمت سالمش را می‌خورید.

ج-آن را می‌برید و داخلش را می‌بینید که کرم خورده است و....بعد به خوردنش ادامه می‌دهید

د-اگر کرم خورده باشد تمامش را دور می‌اندازید

 

از آن ساختمان خارج می‌شوید و 5 حیوان را می‌بینید.موش- آهو- اسب- دلفین- فیل

12.این حیوانت را به ترتیب اولویت که برایتان دارند رده بندی کنید..

 

 جواب:

1.نشان دهنده چیزی است که شما بیشتر از بقیه چیزها دنبال آن هستید.

قصر:ثروت           موزه:حرفه و شغل                    هتل:خانه و عشق  

مکان مذهبی:اعتقادات یا زمینه رشد روحی و روانی شماست

 

2.نشان دهنده نوع زندگی  است که به دنبال آن هستید.

پنجره:زندگی سرشار از رویدادهای پیش بینی نشده و شگفت انگیز

در:زندگی آرام و امن

بالکن:زندگی مسالمت جویانه و عاشقانه

تونل زیر زمینی:زندگی خطرناک ولی معنی دار پر از تجربه های متفاوت

 

3.فردی که پشت در می‌بینید همان کسی است که شما در رویارویی با مشکلات زندگی می‌توانید کاملاً به او اعتماد کنید.

 

4.پلکان نشانه زندگی عشقی شماست پیچ در پیچ ولی زیبا - مستقیم معمولی ولی خسته کننده

 

5.تعدا پله ها:تعداد تلاشهایی که شما امیدوارید برای برقراری رابطه تان به عمل آورید.

 

6.اندازه اتاق:میزان ماجراجویی هر چه کوچک باشد یعنی شما آدم محافظه کاری هستید

 

7.رنگ اتاق شخصیت شماست:
قرمز:احساساتی و پر شور      سیاه و سفید:منطقی       ارغوانی:ماجراجو

 زرد و پرتقالی:شادمان و سرحال     رنگین کمان:شما در مورد این که واقعاً چه هستید شک دارید

 

8.شکل میز:زاویه دید شما را نسبت به چیزها یا موقعیت ها نشان می دهد.

مربع:ثابت و منصفانه

گرد:شما می‌خواهید چیزها را از دیدگاه و نقطه نظر بسیاری افراد دیگر ببینید

مثلث:شما می‌خواهید مبتکر و اصلی باشید

بی شکل:شما آدم بی اراده ای هستید و همیشه طفره می‌روید

 

9.میوه ها نشانگر این هستند که شما به دنبال چه نوع دوستانی می گردید میوه های بزرگتر نشانگر این هستند که نمود فیزیکی و ظاهری برای شما بیشتر اهمیت دارد و میوه های کوچکتر به معنی این هستند که شخصیت افراد برای شما مهم است.

 

10.این شخص نشانگر نوع دوستانی است که شما به دنبال او هستید.

 

11.چگونگی خوردن میوه نشانگر این است که شما چگونه با دیگران رفتار می‌کنید.

الف:یعنی شما کینه ای از دیگران به دل نمی‌گیرید

ب:یعنی شما فقط نکات مثبت دوستانتان را می‌پذیرید و از پذیرفتن نکات منفی آنها سرباز می زنید

ج:خوردن آن علیرغم کرم خوردگی یعنی نقاط قوت و ضعف دیگران را می پذیرید

د:دور انداختن یعنی شما آدم بی رحمی هستید.

 

12. 5 حیوان:

دلفین:شغل و حرفه               فیل:خانواده

اسب:عشق                       موش:انتظار و احترام
آهو: دوستان شما و چیزهایی که به آن توجه دارید است.
 

رز بازدید : 35 سه شنبه 25 شهریور 1393 نظرات (0)

دانلود کتاب تیپ شخصیتی و انتخاب همسر

Personality type and choice of spouse دانلود کتاب تیپ شخصیتی و انتخاب همسر

کتاب تیپ شخصیتی و انتخاب همسر نوشته فاطمه شعیبی به بررسی رابطه بین شخصیت افراد و انتخاب همسر می پردازد. در این کتاب می خوانید که افراد بر اساس تیپ شخصیتی خود همسر انتخاب می کنند.و به بررسی انواع تیپ شخصیتی در افراد مختلف می پردازد.

ادامه مطلب | دانلود
رز بازدید : 25 سه شنبه 14 مرداد 1393 نظرات (0)

زنان و مردان از لحاظ اندیشه و احساس و سلیقه به اندازه قطب شمال و جنوب با یکدیگرفاصله دارند اما این بدان معنا نیست که نتوانند بر روی این قطب

پل بزنند .این پل همان عشق و محبتی است که باید بر پایه های تفاهم بنا شود .معمولا زنان و شوهران احساس میکنند در مقابل آنچه به طرف مقابل

می دهند چیزی دریافت نمی کنند و طرف مقابل قدر عشق و محبت را نمی داندو به آن اهمیت نمی دهد.روانشناسان معتقدند مشکلی که در این زمینه

وجود دارد آن است که نثار عشق و محبت از راه درستش انجام نمی شود.برای رفع این مشکل قبل لز همه باید به نیازهای عاطفی طرف مقابل توجه

کرد و دید که او براستی چه انتظاری دارد.

 

*نیازهای عاطفی زن

1-زن نیاز به آن دارد که ببیند شوهرش به او اهمیت می دهد.

2-زن مایل است مشاهده کند شوهرش او را درک میکند.

3_زن می خواهد مورد احترام مرد قرار بگیرد.

4_زن نیازمند آن است که مرد برایش ارزش قائل شود.

5_زن مایل است که شوهرش خود را وقف اوکند.

6_زن نیاز به آن دارد که مکررا اطمینان یابد شوهرش او را عاشقانه دوست دارد.

 

*نیازهای عاطفی مرد

1_مردنیاز به آن دارد ببیند زنش به او اعتماد دارد.

2_مرد مایل است زن مقابلش او را به همان ترتیبی که هست بپذیرد.

3_مرد دوست دارد همسرش قدر او را بداند.

4_مرد نیاز دارد مورد تحسین همسرش قرار گیرد.

5_مرد دوست دارد که زن کارهای او را تایید کند.

6_مرد مایل است مورد احترام و تشویق همسرش واقع شود.

رز بازدید : 30 چهارشنبه 01 مرداد 1393 نظرات (0)

نتیجه تصویری برای عکس بچه نوجوان

*حضورتان را در کنار بچه ها از طرق مختلف نشان دهید.با آنها بخندید.در خوشی هایشان با آنها شریک شوید .با آنها آواز بخوانید.

*ندای قلب آنها را درک کنید و تشویقشان نمایید و کودکیشان را بپذیرید..

*بگذارید به همنوعان خود عشق بی قید و شرط بورزند و عقیده شان را در هر موردی جویا شوید.

*از آنها درس فرا گیرید و تا جایی که میتوانید به درخواست هایشان پاسخ مثبت دهید.

*در صورت لزوم به آنها نه محکم و قاطع بگویید و به پاسخهای نه آنها احترام بگذارید.

*هر وقت که لازم است و اشتباهی از شما سر میزند از آنها عذر خواهی کنید.

*با آنها بازی کنید و به گردشهای خارج از خانه ببرید.

*با آنها خوش اخلاق و خوش رفتار باشید و باورشان کنید.

*با صدای بلند برایشان داستان بخوانید.

*نزد آنها ابراز احساسات کنیدو با آنها درد دل کنید.

*نقاشی هایشان را قاب کنید و در جایی جلوی دید بگذارید.

*همیشه به یاد داشته باشید آنها همان چیزهایی را یاد میگیرند که می بینند و می شنوند.

*هرگز فراموش نکنید که از مدت اقامت آنها در این دنیا زمان زیادی نمی گذرد.

*به تمام چیزهایی عشق بورزید که آنها عشق می ورزند.

*بگذارید اعمال و رفتارشان را نزدشما بزرگ جلوه دهند و به همه ی سوالهایشان پاسخ دهید.

*بگذارید در صورت لزوم  گله کنند تا خشم و عصبانیت فرو خورده و سرکوب شده شان تخلیه شود و شما هم اشکهایتان را از آنها پنهان نکنید.

*از دوستانشان ایراد نگیرید و پشت سرشان بدگویی نکنید.

رز بازدید : 16 یکشنبه 29 تیر 1393 نظرات (0)

چه بسیارند کسانی که گرچه با دیگران مشاوره میکنند اما حداقل روزی یکبار با سایه خود نیز به مشاوره می نشینند.آنها گوشه ای خلوت را برگزیده و با

خود مشورت میکنند .هیچ میدانید پاسخی که از طرف خودشان میشنوند چیست؟آینده تو به میزان اعتبار تو نزد خودت رقم می خورد.اگرخودت را انسانی

بدانی آنگاه دنیا نیز به تو اعتبار خواهد داد.توسط آن اعتبارمیتوانی هر آنچه را که از دنیا میخواهی طلب کنی به شرط آنکه حتی نزد سایه ات خودت را بی

اعتبار نکنی چه برسد نزد دیگران.

رز بازدید : 19 سه شنبه 24 تیر 1393 نظرات (0)

فقط بدان چه میخواهی آنگاه دنیا از طریق راه هایی شگفت انگیز ترتیبی می دهد تا آنچه تحقق پیدا کند.بیشتر ما آدمها هرگز به خودمان اجازه  نمی

دهیم تا بخواهیم آنچه را که واقعا میخواهیم  زیرا نمی توانیم آشکار شدن آرزوهایمان  را باور کنیم از این رو به نیروی خارق العاده هستی اجازه نمی

دهیم تا دست به کار شود چرا که آن نیرو از نیروی باور ما اطاعت می کند .تا ما ندانیم چه میخواهیم و خواسته هایمان را با نیروی باور به سمت و سوی

هستی نفرستیم  چگونه انتظار داریم آن نیرو یک طرفه عمل کند ؟اینکه ندانی از زندگی چه  میخواهی این معنا را میدهد که به درک درستی از

خوشبختی نرسیدی.

رز بازدید : 17 سه شنبه 24 تیر 1393 نظرات (0)

ما در تمام ساعت بیداری در حال فکرکردن هستیم.فکرکردن در واقع یک گفتگوی درونی است.گرچه ما خاموش هستیم اما در درون خود درحال مذاکره و

گفتگوهستیم .ماچنان در افکارمان غرق هستیم که کمتر به چگونگی فکرکردنمان فکر میکنیم.درنتیجه شیوه تفکرما اغلب به یک شکل ادامه پیدا میکند.

صاحب نظران بر جسته پیشنهادمیکنند که ما به شیوه تفکرمان نگاه کنیم و به سبک آن مروری دوباره داشته باشیم.فکرکردن به فکر کردنمان یا همان

نگاه کردن به شیوه تفکرمان  را فراشناخت نامیده اند .مطالعات متخصصان نشان داده که شیوه فکر کردن ما بر احساسات  و رفتارهایمان موثر است..

برخی از شیوه های فکر کردن حال ما را بد میکند.پس این شیوه ها مغایر با برخورداری از شخصیت سالم هستند وبه این شیوه های تفکر افکار ناکارآمد

میگویند.

رز بازدید : 30 جمعه 20 تیر 1393 نظرات (0)

میگویم دوازده بار به آرزویی واحد فکرکن و یکبار آن را رها کن.این فرمول را در طی روز چندین بار البته با تمرکز انجام بده .خودت را درحالی که به آرزویت

رسیده ای و هیجان زده و خوشحال هستی تصور کن.. و سپس دوازده مرتبه همان صحنه را در ذهن تکرار و یکباره آن را به بیرون از ذهن و بسوی

نظام هستی هدایت و رها کن .فراموش نکن وقتی آرزو و مقصودی در ذهن تو تثبیت شد و از طریق ارتعاشات قدرتمند ذهنی بصورت تقاضا به کائنات

اعلام شد دیگر نباید نگران باشی.

رز بازدید : 16 جمعه 20 تیر 1393 نظرات (0)

تو میتوانی شانس خود را افزایش داده و ازطریق خوش شانسی به هر آنچه می خواهی برسی به شرط آنکه بدانی چطور قالب آرزوهایت را همچون موم

در افکارت شکل دهی .رویایی که ازطریق افکار تو شکل داده شده است در زمان و مکان مناسب به واقعیت تبدیل خواهد شد .فراموش نکن اگر روشی

برای یک نفر عملی باشد پس برای همه میتواند عملی باشد.باور به خوش شانسی اولین گام برای شکل دادن به آرزوهای توست.باور داشتن

بدشانسی یعنی از کار انداختن موتور خوش شانسی و در نتیجه فروپاشی امکاناتی که در پشت صحنه آماده و منتظر به وقوع پیوستن آرزوهایت

بودند.شانس در زندگی هم یکی از ویژگیهای خوشبختی است.

رز بازدید : 31 چهارشنبه 18 تیر 1393 نظرات (0)

*شمرده حرف بزنید

نه زیاد تند صحبت کنید و نه زیاد کند.شمرده حرف زدن اثربیشتری برمخاطب دارد.تند حرف زدن باعث دلشوره طرف مقابل شده و کندی درکلام حوصله شنونده را سر می برد..

*مخاطب را جادو کنید

شعر و ضرب المثل می تواند مخاطب را جادو کند.شما می توانید حرفهای خوب خود را با چاشنی شعر و ضرب المثل بیارایید و باعث شادی و نشاط شنونده شوید.

*از خودتان تعریف نکنید

از قدیم گفته اند آنکه میگوید مهم نیست بلکه آنچه گفته میشود مهم است .زیاد از خودتان تعریف نکنید و اعتبارخانوادگی خود را به رخ  دیگران نکشید فقط در صورتی از مسائل شخصی خود صحبت کنید که از شما می پرسند.

*حس ترحم دیگران را جلب نکنید

سعی نکنیدبامطرح کردن مشکلات خود حس ترحم دیگران را برانگیزید.هرکس دراین دنیا برای خود مسائلی دارد.رعایت حریم دیگران مهم است.مسائل منفی شما باعث دوری مخاطب شده و از شما میگریزد.

&نکته های مهم

سخن دیگران را باسخن خود قطع نکنید

با بزرگتر از خود سخن با کنایه نگویید

ازغیبت وبهتان و فحش اجتناب کنید

حرفهای تکراری نزنید

درهرمجلسی سخن مناسب بگویید

اگر در مباحثه حق با طرف مقابل بود به راحتی قبول کنید

در راست و دروغ بودن سخن  با بزرگان و نادانان لجاجت نورزید

 

رز بازدید : 36 سه شنبه 17 تیر 1393 نظرات (0)

هر روز صبح در افریقا آهویی از خواب بیدار می شود که می داند باید از شیر تندتر بدود وگرنه طعمه اش می شود.وشیری که می داند باید از آهو تندتر

بدود وگرنه از گرسنگی خواهد مرد.مهم نیست شیر باشی یا آهو.مهم این است که با طلوع آفتاب با تمام توان شروع به دویدن کنی.

رز بازدید : 14 جمعه 13 تیر 1393 نظرات (0)

چرا شما انرژی گرانقدر زندگی خود را صرف چیزهایی میکنید که آنها را نمی خواهید؟ذهن شما در تمام مدت روز فعال است و هر روز دارای شصت هزار

اندیشه متفاوت و شاید هم بیشتر می باشید.اندیشه ها و افکار روزانه خود را بررسی کنید .چند نمونه از اندیشه هایتان بر آنچه که نمی خواهید متمرکز

است؟افکار شما احتمالا به این صورت است "از بخت خوبم این وسیله هرگز درست نخواهد شد.سرماخوردگی من هر روز بدتر می شود.من میدانم که

قیمت سهام تنزل خواهد کردزیرا همیشه کارها به ضرر من تمام میشود.وقتی به سالن تئاتر میرسیم جای مناسبی برای ما خالی نخواهد بود.احتمالا

باران خواهد باریدو گردش و تفریح ما را به هم خواهد زد."فهرست این افکار منفی میتواند در هزاران صفحه دیگر ادامه یابد. در این مرحله معتقید میشوید

که افکار و اندیشه هایتان بصورت انرژی هستندو اعمالتان را شکل میدهند .اگر افکار شما بر آنچه که نمی خواهید متمرکز باشد عماکردتان بر آن اساس

پایه ریزی میشود و بیشتر آنچه را که نمی خواهید در زندگی شما نمایان خواهد شد.در این میان شاید حتی از به وقوع پیوستن افکارتان بی نهایت متنفر

باشید اما این موضوع اهمیتی ندارد و چون ذهن خود را بر آن افکار متمرکز کرده اید هنگامی که انرژی بخشیدن به آنچه را که نمی خواهید متوقف کنید

شاهد تغییرات فاحشی در زندگی خود خواهید بود.در نتیجه به انرژی معنوی متعالی تر و سریعتری دسترسی پیدا می کنید.

رز بازدید : 26 پنجشنبه 29 خرداد 1393 نظرات (0)

تغییر کردن یکی از مفاهیم زندگی است.به اطرافتان نگاه کنید هیچ چیز ثابت نیست.خود شما هم در حال تغییرهستید حتی اگر بگویید که نیستید.

ذهن شما بیشترین تغییر را داردو هر لحظه ایده ی تازه ای به آن خطور میکند.حتی هدف یابی شما یابه عبارتی جدول طراحی آرزوهایتان هم

همینطور دائما در حال تغییر است.می گویید در این صورت تمرکز روی آنچه که متغیر است چه سودی دارد؟میگویم اشتباه نکنید این تغییر در جهت

تکامل است نه عوض کردن بنیان و خط سیر زندگی.مثلا اگر بدن انسان درحال تغییر است یعنی جای سلولهای کهنه با نو عوض میشودونقاط

ضعفجبران میشود.حتی هدفها هم اگربا روز نباشند بوی کهنگی خواهند گرفت.پس باید براساس زمان هدف شمانیزپیشرفت کند.

رز بازدید : 25 پنجشنبه 29 خرداد 1393 نظرات (0)

آنتونی رابینز مردی که با جارو کشیدن و پادویی زندگی خود را آغاز کردو به درجه ای از موفقیت و ثروت و خوشبختی رسید می گوید:اگر از بیشتر

مردم بپرسید مایل هستند ثروتمند شوند یا خیر آنها این سوال را مضحک دانسته و میگویند :مسلم است که میخواهیم ثروتمند شویم 

منتهی حقیقت

این است که بیشترمردم بطور جدی نمی دانند که چگونه ثروتمندشوند .چرا که در ذهن ناخودآگاهشان پرونده های منفی زیادی در مورد

ثروت و دارایی

وجود داردکه به آنها میگوید:برای ثروتمند شدن مشکلاتی وجود دارد.آنها دلایل اضلی ثروتمند شدن رانمی دانند.دلیل اول اینکه مردم آنچه

را که میخواهند

بدست نمی آورندچرا که آنها نمی دانند چه میخواهند.شما نیز از ضمیم قلب باید باور کنید که میتوانید ثروت رت ایجادکرده و کاملا هم شایسته آن

هستید.تکرار میکنم معنی این جمله آن است که اگر کاملا و حقیقتا متعهد به ایجاد ثروت نیستیدشانسی برای بدست آوردن آن نخواهید داشت.به یاد

داشته باشید که افراد ثروتمند گسترده می اندیشندوفقیرهامحدود....یکی از مردان ثروتمند که در ظرف سه سال از لحاظ کاری به موفقیت رسیده راز

خود را اینگونه بیان کرده است:همه چیز از زمانی تغییرکردکه شروع به بزرگ اندیشیدن کردم.

رز بازدید : 19 سه شنبه 27 خرداد 1393 نظرات (0)

انسانها گاهی اوقات برای رسیدن به موفقیت باید ویژگی هایی داشته باشند تا به کمک آنها بتوانند به آنچه که از آن بعنوان موفقیت یاد میشود

برسند.ویژگیهایی که بسیار ساده و آسان است فقط کافی است باورکنید.مثلا:

*اینکه در بیرون چه میکنید نشان میدهد در درون چه کسی هستید.

*از همین امروز تصمیم بگیرید از موقعیتهایی که باعث ایجاد ناراحتی و استرس در شما میشود دوری کنید یا آنها را حل و فصل کنید.

*مردم درست به همان اندازه موفق هستند که خودشان تصمیم میگیرند.

*زندگی را آنطور که هست ببینید نه آنطور که شما دوست دارید باشد.

*هر فعالیتی در جهت بالا بردن انضباط فردی اعتماد و اطمینان شما را نسبت به خودتان و توانایی تان افزایش می دهد.

*ایستادگی در برابر سختی ها در شما اعتماد بنفس ایجاد میکند و توانایی مقاومت شما را نیز افزایش می دهد.

رز بازدید : 24 یکشنبه 25 خرداد 1393 نظرات (0)

احساسات مربوط به زیادی مشغله گرفتاری وافسردگی هنگامی ایجاد میشوند که فکرمیکنیم وقایعی که اتفاق می افتد خیلی بزرگ هستند و ما از

عهده ی حل آنها برنمی آییم .فراموش نکنید که باید مشکل را به اجزا کوچکتر تجزیه کنیم تا راحت تر هضم شوند.پس از تجزیه مشکلات به بخشهای

کوچکتر آرام و بدون استرس به حل آنها بپردازید .هرگز فراموش نکنید هر اتفاقی که در زندگی می افتد دارای دلیل و مقصودی راز آلود است و سرانجام 

به نفع ما تمام میشود .منتظرباش.زمان آنرا به شما ثابت خواهد کرد.

رز بازدید : 21 جمعه 23 خرداد 1393 نظرات (0)

&چنان باش که به هر کس بتوانی بگویی مثل من باش.

 

&راه گلو رابغض می بندد و راه چشم را خیمه اشک.راه دانش و فرزانگی را جهل می بندد و راه آزادی و کمال را تعصب.

 

&سکوت همیشه بمعنای رضایت نیست .گاهی ناتوانی افراد را در واکنش به موقع نشان می دهد.

 

&اندیشیدن به پایان هر آغاز شیرینی زمان حال راتلخ می کند .بگذار پایان هرچیز تو را غافلگیر کند درست همانند آغاز.

 

&مرد بزرگ برخویش سخت می گیرد و مرد کوچک بر دیگران.

 

&ایمانتان را با صدقه نگهدارید و بلا و گرفتاری را با نیایش از خود دور بدارید.

 

&اندوه با صبر برطرف میشود و عشق با فراق منطقی.

 

&غم محکی است برای سنجش بزرگی روح آدمی

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 76
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 48
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 68
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 104
  • بازدید ماه : 90
  • بازدید سال : 635
  • بازدید کلی : 15,484